غروب جمعه که مي ياد
غروب جمعه که مي ياد دلم ميخواد پر بزنمبرم تو اوج اسمونها به کهکشون سر بزنم
بيا صادق به جمع ما و جمعه ندبه سرگيريم
کِشم بر لوح دل، امشب عجب نقش و نگاري را بهدست آرم يقيناً من دل پروردگاري را
غروب جمعه که مي ياد دلم ميخواد پر بزنمبرم تو اوج اسمونها به کهکشون سر بزنم
کِشم بر لوح دل، امشب عجب نقش و نگاري را بهدست آرم يقيناً من دل پروردگاري را