logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
گفتگوی علمی با محسن عرفان

گفتگوی علمی با محسن عرفان

مقدمه:

برگزاری سومین همایش انتظار و مهدویت در آموزه‌های رضوی بهانه‌ای شد تا با حجت الاسلام امیر محسن عرفان پژوهشگر و محقق مباحث مهدویت که با ارائه مقاله بازنمایی اندیشه منجی موعود در اسلام از نظرگاه اندیشه رضوی در این همایش برگزیده شدند گفت و گویی داشته باشیم. متن حاضر به این گفت وگو اختصاص یافته است.

گزارشگر واحد خبر مرکز تخصصی مهدویت : به نظر شما چه ضرورتی دارد درتبیین اندیشه منجی موعود به آموزه‌های رضوی مراجعه شود؟

حجت الاسلام عرفان : موعود باوری یا اندیشه منجی موعود، آموزه‌ای است که می‌شود گفت در تمام ادیان وجود دارد، هر چند گستردگی و نوع این موعودباوری در ادیان مختلف متفاوت است. مهدویت نیز عنوان شناخته شده‌ای برای موعودباوری در اسلام است. این آموزه در تاریخ و متون روایی و کلامی تمام فرق اسلامی، چه اهل سنت و چه فرق شیعی، بازتاب گسترده‌ای داشته است.

در این میان ائمه (علیهم السلام) با طرح و تبیین موضوع مهدویت سال‌ها قبل از تولد امام مهدی (علیه السلام) به تقویت این باور پرداختند و تشکیلات فکری شیعه امامیه را به تدریج بنیان نهادند. اهتمام گسترده امامان معصوم (علیهم السلام) بیش ترین نقش را در پررنگ نمودن خطوط فکری تشکیلات شیعی ایفا نمود. امام رضا (علیه السلام) نیز با تعمیق باورداشت مهدویت، زمینه را برای تحول زایی این آموزه از یک سو و نیز نقش آفرینی همه جانبه اندیشمندان شیعی مهیا ساخت.

تمایز مهم تر و اصلی اندیشه منجی موعود در آموزه‌های رضوی با دیگر ادیان و فرق در جوهره مهدویت است؛ در آموزه‌های رضوی، مهدویت در ذات و جوهر خود به ظهور و تحقق حقیقت در زمین، در سایه ظهور خلیفه و حجت الاهی می‌اندیشد، و اگر هم از برپایی عدالت، رفاه و امنیت اجتماعی سخن می‌گوید، همه را از نتایج و لوازم ظهور و تحقق حق در زمین می‌داند.

گزارشگر واحد خبر مرکز تخصصی مهدویت : هدف شما از نگارش این مقاله چه بوده‌است؟

حجت الاسلام عرفان : در این گونه مطالعات تبیینی، آن چه مهم است دست یافتن به افق‌های جدید در تبیین آموزه منجی موعود بر پایه اندیشه رضوی است. این مقاله درصدد است پژوهش گران عرصه مهدویت را به سوی ابعاد و زوایای پنهان و نهفته در آموزه مهدویت سوق داده و آنان را متوجه بنیان معرفتی این آموزه سازد. منظور این است که هنوز ظرفیت‌ها و قابلیت‌های این آموزه از نظرگاه امامان معصوم (علیهم السلام) پژوهیده نشده است. بازکاوی و بازپژوهی آموزه مهدویت یک ضرورت عینی است تا جریانی که برای ناب سازی معرفت دینی اتّفاق می‌افتد، هماره ناب، زلال و اصیل بماند.

 

گزارشگر واحد خبر مرکز تخصصی مهدویت : انگاره‌های رضوی در تبیین وتفسیر اندیشه مهدویت چیست؟

حجت الاسلام عرفان : با بازکاوی روایات رضوی با برخی از مهم ترین انگاره‌های رضوی در این زمینه مواجه می‌شویم که عبارتند از:

1. تبیین و تفسیر اندیشه منجی موعود بر اساس ربوبیت الهی

در اندیشه رضوی حرکت تاریخ و سیرتکاملی آن را براساس حاکمیت حضرت حق و اولیای الهی بر هستی تفسیر می‌شود. و همان گونه که پیدایش جهان هستی را ناشی از اراده و مشیت الهی می‌دانند آغاز و انجام تاریخ و سیر حرکت تاریخ را نیز سراسر ناشی از اراده الهی و مسیر تحقق اراده الهی می‌دانند. در اندیشه رضوی گستره تاریخ به جهت حضور دائمی حجت الهی در راستای ربوبیت الهی می‌باشد. چنان چه امام رضا (علیه السلام) فرمود:

اگر زمین به اندازه یک چشم برهم زدن از حجت خدا خالی شود، اهلش را فرو خواهد برد.

وجه اهمیت پیوند تفکیک ناپذیر مهدویت و امامت در این است که شیعیان امام معصوم (علیه السلام) را حجت می‌دانند و در عموم موارد حجت به معنای برهان، دلیل و نشانه است، در این صورت تأکید تفکر شیعی بر امام بودن حجت تأکیدی است آشکار بر اهمیت و جوهریت موضوع ظهور حق در عصر موعود.

به عبارتی قیام حجت خدای متعال در قالب موعود جهانی قیام وظهور خدای متعال در زمین در قالب اوصاف احوال گفتار و افعال امام حجت است.

در چشم انداز اندیشه رضوی، پس از رسول خاتم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) زنجیره حجت‌های الهی در ساختار نظام امامت نمود یافت که خدای متعال با ارزانی داشتن آن، نعمت خویش را بر امت اسلامی به اتمام رساند.

2. جامعه متکامل عصر ظهور فرجام ستیزش تاریخی جبهه حق و باطل در اندیشه رضوی

امام رضا (علیه السلام) پیروزی نهایی جبهه حق و حاکمیت صالحان و ظهور مصلح جهانی را در روایتی این چنین بشارت داده‌است:

« الرابع من ولدی ابن سیده الاماء، یطهّر الله به الأرض من کلّ جور و یقدسها من کلّ ظلم»؛

در این روایت به ریشه کنی نمودها و نشانه‌های شر و ناراستی‌ها از اجتماع از سوی امام مهدی (علیه السلام) اشاره شده‌است. زیرا که روزگار پیش از ظهور، دوران گسترش ناهنجاری‌های اخلاقی و غرق شدن انسان در فساد است و این ناشی از گسترش فعالیت جبهه باطل و نفوذ آنان در میان انسان‌ها است.

از سویی دیگر در این روایت، به ظهور و پیروزی امام مهدی (علیه السلام) به عنوان رهبر جبهه حق و غلبه نهایی مؤمنان و یکتاپرستان نیز اشاره شده‌است در توضیح این مطلب باید گفت که بر مبنای مکتب اسلام موضع گیری ارادی انسان در برابر دو جریان ولایت حق و باطل قرار دارد. اراده‌های انسانی هنگامی که یک جامعه را تشکیل می‌دهند یا در جهت حق پیش می‌روند و یا جهت گیری باطل دارند؛ ازاین رو؛ دو قطب و نظام تاریخی حق و باطل، یکی برمحور اولیای الهی و پیامبران و دیگری بر محور فراعین و طواغیت و مستکبرین تاریخ شکل می‌گیرد.

هریک از دو جبهه حق و باطل در حرکت خود به دنبال گسترش توسعه خویش هستند و به همین دلیل در طول تاریخ درگیر هستند.اصلی ترین تعارضی که در تاریخ بشریت وجود دارد تعارض ایمان و کفر و عبودیت و استکبار است.تشدید تضاد و تعارض میان جبهه حق و باطل سبب پیدایش دگرگونی‌های بنیادی در جامعه و تاریخ است. این کشمکش و تعارض با گذشت زمان عمق بیشتری پیدا می‌کند.

در هر روی با توجه به روایت امام رضا (علیه السلام)، به دست می‌آید که نقطه پایانی تضادّ و درگیری حق و باطل، غلبه و پیروزی ایمان و حق و نابودی کفر و باطل است. و فرجام نزاع حق و باطل، تشکیل جامعه آرمانی، تأسیس حکومت جهانی عدل، نابودی ستمکاران و مفسدان با ظهور مهدی موعود و پیروزی نهایی و غلبه کامل او رقم می‌خورد. شاید به این دلیل باشد که امامان معصوم (علیهم السلام) و امام رضا (علیه السلام) در روایات فراوانی به صراحت از ازبین رفتن نشانه‌ها و نمودهای ظلم و فساد در آخرالزمان سخن گفته‌اند.

3. پیوندهای دو سویه انتظار و مهدویت در اندیشه رضوی

امام رضا (علیه السلام) اهتمام بسیار فراوانی در تبیین مفهوم انتظار داشتند. در میراث غنی روایی شیعه، با حدیث زیبایی از امام رضا (علیه السلام) روبه رو می‌شویم که حضرت جایگاه انتظار را جایگاه شهادت در کنار رسول گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در جنگ بدر می‌دانند.. امام رضا (علیه السلام) در روایتی می‌فرمایند:

آیا هیچ یک از شما خوش ندارد که در خانه خود بماند، نفقه خانواده‌اش را بپردازد و چشم به راه امر ما باشد؟ پس اگر در چنین حالی از دنیا برود، ماننند کسی است که همراه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در نبرد بدر به شهادت رسیده‌است. و اگر هم مرگ به سراغ او نیاید، مانند کسی است که همراه قائم ما و در خیمه او باشد.

در اندیشه رضوی، واژه انتظار دلالت بر واقعیت‌های نهفته می‌کند و در دورنمایه خود، چهار ویژگی مهم دارد: نخست، عدم اکتفا به واقعیت‌های موجود؛ دوم، وجود واقعیتی متعالی و برین در فراسوی افق و واقعیت‌های موجود؛ سوم، امکان حرکت انسان‌ها از واقعیت‌های موجود به سوی واقعیت برین؛ چهارم، تأکید بر تکاپو و جست و جوی انسان‌ها برای یافتن ابزارهایی که واقعیت موجود را به سوی آینده روشن سوق می‌دهد. در این نگرش، فاصله زمانی طی مسیر از وضع موجود به وضع آرمانی و مطلوب، چندان در خور اهمیت تلقی نمی‌شود. در مقابل جایگاه جامعه متکامل عصر ظهور اهمیت تلاش انسان‌ها برای درک این جامعه که در اندیشه رضوی به انتظار معنا می‌شود را دو چندان می‌کند. شاید به این دلیل باشد که امام رضا (علیه السلام) فضیلت انتظار را به مثابه شهادت در جنگ بدر یا حضور در خیمه امام مهدی (علیه السلام) می‌داند.

گزارشگر واحد خبر مرکز تخصصی مهدویت : ویژگی‌ها و شاخصه‌های آموزه مهدویت از دیدگاه امام رضا (علیه السلام) چه می‌باشد؟

حجت الاسلام عرفان : جهان شمولی اندیشه مهدویت مهم ترین ویژگی آموزه مهدویت از دیدگاه امام رضا (علیه السلام) است. در توضیح باید گفت نگاه راهبردی اسلام از حیث جهانی دارای لوازم و مقتضیات ویژه‌ای است که عموماً به ماهیت ایدیولوژی اسلامی برمی‌گردد. اسلام از حیث معرفتی در حوزه سیاست و حکومت قائل به اصول بنیادینی چون جهان نگری است. نتیجه این دیدگاه اسلام،ارایه الگویی نوین از منج ی باوری است که سطح تحلیل آن جهانی است. این الگو از حیث روش شناختی عالی ترین شکل منجی باوری را در عصر حاضر در بر می‌گیرد.

روایات رضوی بیانگر جهان شمول بودن آموزه مهدویت است. در حالی که در سایر نظریه‌ها چنین نبوده است و تنها طبقه و گروه خاصی مورد توجه قرار می‌گیرد؛ برای مارکس، طبقه کارگر و پرولتاریا برای هگل، نژاد برتر آلمانی برای یهود، قوم برگزید‌ه بنی اسرائیل ، برای فوکویاما، جهان غرب و ... واجد اهمیت است.

از نظرگاه امام رضا (علیه السلام) منجی موعود فراگیر و جهان شمول است. تعبیر به کار رفته در روایت رضوی، از قبیل فراگیری عدل و قسط در زمین همگی ظهور در فراگیری وعده نجات موعود دارد، و حتی اگر دلالت صریحی بر فراگیری و جهان شمول بودن این وعده نداشته باشد، تحقق کامل آن‌ها فقط در صورتی است که در سراسر زمین محقق گردد، نه در ناحیه ای خاص از زمین. در روایات رضوی به جمیع اهل الارض برای مخاطبین آن حضرت اشاره شده‌است.

حضور منجي ويژگي منحصر به فرد موعود اسلام از دیدگاه امام رضا (علیه السلام) اسلام و به معناي دقيق تر تشيّع تنها مکتب و مذهبي است که منجي و موعودش زنده و عيني است و مانند ديگر مکاتب و اديان به آينده نا معلوم واگذار نشده‌است.

امّا اسلام پندار انسان‌ها را به اين که روزگاري، نيروي عادلانه مجهول ظلم را از صفحه گيتي ريشه کن سازد، از يک موضوع فقط غيبي به صورت يک باور پيرامون يک موجود واقعي زنده ملکوتي که تمام مشخّصاتش شناخته شده است درآورد.

در اندیشه رضوی، منجی و موعود شخصی و متعین است و او کسی نیست جز حجت بن حسن عسکری (علیه السلام). از این رو امام رضا (علیه السلام) اهتمام فراوانی به تبارشناسی امام مهدی (علیه السلام) و ابهام زدایی از نسب امام مهدی (علیه السلام) داشتند.

ویژگی منحصر به فرد منجی در شیعه حضور اوست. مسأله غیبت و مهدویت در امامیه تفکیک ناپذیر است.

بدین ترتیب، در پی گیری اندیشه مهدویت، آن گاه که به عقیده شیعه می‌رسیم، خود را با سرفصل جدیدی به نام غیبت روبه رو می‌بینیم که خود پرسش‌های متعددی را پیش می‌نهد؛ مانند پرسش از چگونگی رخداد تاریخی غیبت و سؤال از چرایی و اصل لزوم آن.

به هرروی ائمه (علیهم السلام) با طرح و تبیین موضوع غیبت امام دوازدهم (علیه السلام) سال‌ها قبل از وقوع آن به تقویت این باور پرداختند و تشکیلات فکری شیعه امامیه را به تدریج بنیان نهادند. اهتمام گسترده امامان معصوم (علیهم السلام) از یک سو بیش ترین نقش را در پررنگ نمودن خطوط فکری تشکیلات شیعی ایفا نمود و از سوی دیگر، با تعمیق باورداشت غیبت، زمینه را برای انسجام جامعه شیعی در روزگار غیبت صغری مهیا ساخت.

درست به همین دلیل است که در روایات رضوی نیز به این مهم پرداخته شده‌است. و یکی از دلایل حقانیت اعتقاد شیعه به غیبت منجی موعود، پیش گویی‌ها و پیش بینی‌هایی است که قبل از رخداد غیبت از سوی مرشدان و رهبران راستین و صدیق جوامع بشری، صورت گرفته‌است. از معتبرترین این پیش گویی‌ها، اخباری است که از امام رضا (علیه السلام) ده‌ها سال پیش از غیبت، صادر شده‌است که، خود، گویای چند امر است: نخست، گستره دانش رضوی؛ حقانیت تاریخی غیبت و تأیید اعتقاد رسمی شیعه امامیه در این باب. و زمینه سازی برای پذیرش بهتر غیبت از سوی شیعیان.

در اندیشه رضوی، به دلیل بسیار مهمی برای چرایی رخداد غیبت بر می‌خوریم. امام رضا (علیه السلام) جلوگیری از تهدید شخصیت حقوقی و تخریب پایگاه مردمی منجی را یکی از دلایل غیبت بر می‌شمارند و در این زمینه می‌فرمایند:

علی بن فضال می‌گوید: امام رضا (علیه السلام) فرمود: گویی شیعه را می‌بینم که وقتی سومین فرزند مرا از دست بدهند، مانند چارپایان، چراگاه می‌جویند و نمی‌یابند. عرض کردم یابن رسول الله برای چه؟ فرمود: برای آنکه امامشان از آن‌ها پنهان است. عرض کردم: برای چه؟ فرمود: برای آنکه چون با شمشیر قیام کند، بیعت کسی در گردنش نباشد.

این فلسفه که امام رضا (علیه السلام) در این سخن بر آن انگشت نهاده‌است، بعد دیگری از توطئه‌های بنی عباس را آشکار می‌سازد. با توجه به مفهوم عمیق و نقش کلیدی بیعت در عرف اجتماعی – سیاسی و سازکار انتقال و تثبیت قدرت در جامعه عربی عصر ائمه (علیهم السلام) حاکمان بنی عباس، برای آن که مهدی موعود را به یک عنصر بی خطر و مرده سیاسی تبدیل کنند، دو راه کار مؤثر در پیش روی داشتند: نخست آن که حضرت را به شهادت برسانند؛ دوم آن که سناریوی ترور شخصیت را در قبال حضرت عملی سازنند. راه کار اول به حذف فیزیکی حضرت می‌شد. از عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مسلمانان منجر می‌شد. راه کار دوم به تخریب پایگاه مردمی ایشان ختم می‌شد.

قدرت پرستان و سیاست بازان عباسی نیک می‌دانستند که بهترین راه برای فلج کردن حرکت توفنده شیعه، سلب مقبولیت اجتماعی و محبوبیت معنوی از رهبریِ کارآمد شیعی از طریق سازش کار معرفی کردن رهبر جدید، یعنی جانشین امام حسن عسکری (علیه السلام) بود و بیعت ستاندن از او می‌توانست یک مانور بسیار مؤثر تبلیغاتی علیه امام مهدی (علیه السلام) باشد و به گونه مطلوبی ضریب همبستگی روحی و پیوستگی سازمانی میان رهبری و جامعه شیعی را به حدالقل فروکاهد و بدین سان، جبهه شیعه را در جغرافیای معادلات سیاسی به موفقیت بی وزنی، تبعید کند.

از این رو، غیبت امام مهدی (علیه السلام) – براساس حکمت بالغه الهی- فرصتی استثنایی برای صیانت از شخصیت حقیقی و حقوقی آن نجات بخش ذخیره شده فراهم آورد تا در پناه آن، چراغ امید مستضعفان جهان برای برپایی حکومت عدل و حق همچنان فروزان بماند.

گفتنی است در این مقاله به مطالب دیگری نیز اشاره شده‌است. که مجال طرح آن در این وقت اندک نمی‌باشد.[1]

پی‌نوشت:

[1]. انتشار یافته در سایت؛ http://www.mahdi.com

- گفتگو از سید محمد موسوی