بسم الله الرحمن الرحیم
شباهتهای خاتم الانبیاء و خاتم الاوصیاء علیهما السلام
چکیده
این مقاله به بررسی شباهتهای بنیادین میان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به عنوان خاتم الانبیاء و حضرت مهدی علیه السلام به عنوان خاتم الاوصیاء میپردازد. در ماه ربیع دو رویداد مهم تاریخی رخ داده است: آغاز رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و آغاز امامت خاتم الاوصیاء علیه السلام. این پژوهش ده وجه شباهت اساسی را در ابعاد مختلف از جمله مواجهه با اتهامات، مدعیان دروغین، تحریف آموزهها، دشمنان مشترک، محل ظهور، نامگذاری الهی، خاتمیت، هدف رسالت، و ارتباط با قرآن کریم مورد تحلیل قرار میدهد. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که این شباهتها بیانگر یک الگوی الهی در رهبری انسانها از طریق رسولان و اوصیای خداوند است.
کلیدواژهها: خاتم الانبیاء، خاتم الاوصیاء، امام مهدی، شباهتهای رسالت، مهدویت
مقدمه
ماه ربیع در تاریخ اسلام شاهد دو رویداد بزرگ است: آغاز رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آغاز امامت حضرت مهدی علیه السلام. این دو واقعه نه تنها از نظر زمانی در یک ماه قرار دارند، بلکه شباهتهای عمیقی در ابعاد مختلف با یکدیگر دارند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به عنوان خاتم الانبیاء، آخرین پیامبر الهی و حضرت مهدی علیه السلام به عنوان خاتم الاوصیاء، آخرین امام و جانشین پیامبر، هر دو مأموریت تکمیل رسالت آسمانی را بر عهده دارند. این مقاله به بررسی ده وجه شباهت بنیادین میان این دو شخصیت عظیم الهی میپردازد تا الگوی مشترک رهبری الهی را آشکار سازد.
یکم. نامگذاری الهی
قرآن کریم میفرماید: «وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ» (صف: ۶). و همچنین «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه و...». (فتح: 29) نام پیامبر صلیاللهعلیهوآله قرنها قبل از ولادتشان از آسمان اعلام شد و پیامبران قبل، به مردم زمانشان خاطرنشان کردند. همچنین پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله ۲۵۰ سال پیش از ولادت امام زمان علیهالسلام فرمود: «المَهدِیُّ مِن وُلدِی اسمُهُ اسمِی»؛ مهدی از فرزندان من است و نامش نام من است.(الامامة و التبصرة، صدو،ق، ص120)
دوم. محل ظهور و بعثت
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در مکه مبعوث شدند و دعوت خود را از آنجا آغاز کردند. طبق روایات، امام زمان علیه السلام نیز قیام خود را از مکه معظمه و میان رکن و مقام آغاز خواهند کرد(الکافی، کلینی، ج1، ص231)
سوم. خاتمیت
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله خاتم الانبیاء است؛ با ایشان سلسله نبوت به پایان رسید. «ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليما».(احزاب: 40) حضرت مهدی علیهالسلام خاتم الاوصیاء است؛ با ایشان سلسله امامت و وصایت خاتمه مییابد. ابونصر گوید: «بر صاحب الزمان علیهالسلام وارد شدم. فرمود: کفشها را برایم بیاور. پس آن را برای ایشان آوردم. سپس فرمود: «آیا مرا میشناسی؟» گفتم: بله. فرمود: من کیستم؟ گفتم: شما سَرورِ من و فرزند سَرورِ من هستید. فرمود: از این نپرسیدم. طریف پرسید: فدایت شوم! پس برایم روشن کنید، فرمود: «أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي»؛ «من آخرین وصی[پیامبر] هستم و به وسیله من خدای عزیز، بلا را از اهلبیت من و شیعیانم دفع میکند.(کمال الدین، صدوق، ج2، ص441)
نکنه: بازگشت امامان معصوم علیهمالسلام در دوران رجعت به دنیا نیز به عنوان امام جدید نیست و بیشک ولایت و امامت بر عهده امام مهدی علیهالسلام است..
چهارم. ارتباط با قرآن کریم
قرآن کریم بر قلب پیامبر صلیاللهعلیهوآله نازل شد و ایشان آن را ابلاغ کردند.«قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْريلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنين».(بقره: 97) خاتم الاوصیاء علیهالسلام نیز مأمور پیادهسازی کامل این کتاب آسمانی است. هر چند امامان پیشین گامهایی در این مسیر برداشتند، اما تکمیلکننده نهایی و اجراکننده کامل احکام قرآن، حضرت مهدی علیهالسلام خواهد بود.
مام صادق علیهالسلام فرمود: «هنگامی که قائم آل محمد علیهالسلام قیام کند، خیمهها (و مراکز آموزشی) برپا میکند تا قرآن را همانگونه که خدای جلجلاله نازل کرده، به مردم بیاموزد».(الارشاد، مفید، ج2، ص386)، آری! امام زمان علیهالسلام احیاکننده قرآن است. «أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْيَاءِ الْكِتَابِ وَ حُدُودِه».(مفاتیح الجنان، دعای ندبه)
پنجم. هدف رسالت: اقامه قسط و عدل
خدای مهربان هدف فرستادن پیامبران را اقامه عدالت در سطح جامعه معرفی میکند: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ... لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید: ۲۵). رسالت انبیا برقراری عدالت فکری، فردی، اجتماعی و در همه ابعاد زندگی است. امام عصر علیهالسلام نیز نیز برای تکمیل همین برنامه قیام میکنند پیامبر صلیاللهعلیهوآله درباره امام زمان علیهالسلام فرمود: «یَملَأُ اللهُ بِهِ الأَرضَ قِسطًا وَعَدلاً کَما مُلِئَت ظُلمًا وَجَورًا».(الغیبة، نعمانی، ص81)
ششم. تحریف آموزهها
امام امیرالمؤمنین؛ على عليه السلام فرمود: «در زمان حيات پيامبر صلیاللهعلیهوآله چندان به آن حضرت دروغ میبستند كه حضرت خطبهاى خواند و فرمود: «أيُّها النّاسُ قَد كَثُرَتْ عَلَيَّ الكَذّابَةُ، فمَنْ كَذبَ عَليَّ مُتَعمِّدا فلْيَتَبوّأْ مَقعدَهُ مِن النّار» ثُمّ كُذِبَ علَيهِ مِن بَعدِهِ»؛ «اى مردم! كسانى كه بر من دروغ مى بندند، زياد شده اند؛ هر كس به عمد بر من دروغ بندد، جايش در آتش است. با اين حال بعد از پيامبر باز بر او دروغ بستند».(الکافی، کلینی، ج1، ص62) در طول تاریخ، آموزههای اسلامی تحریف شده و احادیث بیاساس بسیاری به پیامبر صلیاللهعلیهوآله نسبت داده شد. همین وضعیت در مورد امام زمان علیهالسلام نیز وجود دارد؛ تحریف در مسائل غیبت، ظهور، و انتظار، و برداشتهای نادرست از این مفاهیم فراوان است. این تحریفها و دروغها و برداشتهای غلط از دین تا جایی ادامه پیدا خواهد کرد که در زمان ظهور امام زمان علیهالسلام، حضرت را به آوردن دین و کتاب جدید متهم میسازند، حتی قضاوت او را نیز تازه و بدون سابقه میپندارند.(اثبات الهداة، حرعاملی، ج5، ص162)
هفتم. مواجهه با اتهامات
یکی از برجستهترین شباهتها، مواجهه با اتهامات سنگین است. قرآن کریم میفرماید: «وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ» (قلم: ۵۱). دشمنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله، او را به جادوگری، جنون، و دروغپردازی متهم کردند. همین الگو در مورد امام زمان علیهالسلام نیز تکرار میشود؛ برخی منکر مهدویت شده و آن را افسانه میخوانند. هزاران شبهه و اتهام برای دور کردن مردم از این حقیقت القا میشود.
هشتم. ظهور مدعیان دروغین
در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، مدعیان نبوت فراوانی ظهور کردند و مشکلاتی را به بار آوردند؛ افرادی همچون عبهلة بن کعب معروف به اسود عنسی، که همزمان با پیامبر صلیاللهعلیهوآله ادعای نبوت کرد و در زمان خلیفه اول کشته شد. (اسدالغابة، ابن اثیر، ج4، ص71) همچنین مسیلمة بن ثمامة کذاب نیز ادعاب نوبت کرد و برخی را نیز به سوی خود کشاند. وی ابتدا همراه با برخی از بزرگان یمامه برای ملاقات با پیامبر صلیاللهعلیهوآله، به مدینه رفت و پس از بازگشت از مدینه، ادعای نبوت کرد.(الاعلام، زرکلی، ج7، ص226) پس از رحلت ایشان نیز متنبیان بسیاری در طول تاریخ پدید آمدند. در مقابل، تاریخ اسلام و بهخصوص دوران غیبت امام زمان علیهالسلام، شاهد ظهور مدعیان بیشمار مهدویت بوده است که کتابهایی مانند «متمهدیان» به شرح این موارد پرداختهاند.
نهم. دشمنان مشترک
ابوسفیان و خاندان بنیامیه، مهمترین دشمنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله بودند که جنگهای بدر، احد، و احزاب را علیه ایشان برپا کردند و تا فتح مکه در دشمنی پافشاری نمودند؛ هرچند بعد از آن به ظاهر مسلمان شدند؛ ولی دشمنی آنان تا آخر ادامه داشت. در روایات آمده که یکی از دشمنان حتمی امام زمان علیهالسلام، سفیانی است که نام و تفکرش بازتاب همان خاندان ابوسفیان و از نسل هم اوست(کمال الدین، صدوق، ج2، ص651) که لشکر او، در جریان خسف بیداء[از علائم ظهور] از بین میروند.(الغیبة، نعمانی، ص280)
دهم. دشمنی اهل مکه
قرآن کریم اشاره میکند که دشمنی اهل مکه موجب خروج پیامبر صلیاللهعلیهوآله از شهر شد. «إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا»؛ «اگر او را یاری نکنید؛ همانا خدا او را یاری کرد؛ آنگاه که کافران او را از مکه بیرون کردند».(توبه: 40) در زمان ظهور نیز، امام زمان علیهالسلام شخصی را به نام نفس زکیه برای اهل مکه میفرستد؛ ولی دشمنی اهل مکه به اندازهای زیاد است که نفس زکیه را میان رکن و مقام به شهادت میرسانند.(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج52، ص307)
نتیجهگیری
بررسی شباهتهای دهگانه میان خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله و خاتم الاوصیاء علیهالسلام، الگویی الهی و منسجم را در رهبری انسانها نشان میدهد. این شباهتها از مواجهه با اتهامات و دشمنان مشترک گرفته تا نامگذاری الهی، محل ظهور و هدف مشترک در برقراری عدالت، همگی بیانگر یک حقیقت بنیادین هستند: رسالت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله با ظهور امام زمان علیهالسلام به کمال نهایی خود میرسد. شناخت این شباهتها میتواند به تقویت ایمان به مهدویت و فهم عمیقتر از جایگاه امام عصر علیهالسلام در تکمیل رسالت اسلام کمک کند. اینها گوشهای از شباهتهایی است که در سیره رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وجود دارد.(الفیبة، نعمانی، ص231)
تنظیم شده بر اساس بحثهای حجتالاسلام والمسلمین استاد مجتبی کلباسی حفظهالله