logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
نقش قیام عاشورا و انتظار موعود در تحقق عدالت و پیشرفت

مقدمه:

عدالت خواسته طبیعی و فطری انسانها است و در پی قانونی جامع و کامل به همراه مجریی عادل هستند تا این خواسته فطری و الهی خود را به منصّه ظهور گذارند پیامبران به عنوان بهترین مجریان عدالت و رسول گرامی اسلام به عنوان بهترین رسولان از جانب رب الارباب بر این مهم همت گماشتند اما در این بین تنها برخی ، آنهم درحدّی ناچیز به آن نایل آمدند .آنچه حسین بن علی (علیه السلام) در کربلا در پی آن بود در فردای انتظار، مهدی زهرا (علیه السلام) جامه عمل بر قامت آن فرهنگ بلند عاشورایی خواهد پوشاند.

عدل و عدالت به معنای برابرى [1] و مساوات [2] بوده و تعابير متعدد و همانندي از مفهوم عدالت ـ با تأسي به قرآن و سنّت ـ صورت گرفته كه به معنای وضع كلّ الشيء في موضعه؛ قرار دادن هر چيز در جاي خويش و  اعطاء كل ذي حقّ حقّه؛ حق را به مقدار رساندن و ايفاي اهليّت و رعايت استحقاق‌ها و نفي تبعيض[3] می باشد.

وبه عبارتی روشن تر عبارت است از اينكه:آن استحقاق و آن حقى كه هر بشرى به موجب خلقت خودش و به موجب كار و فعاليت خودش به دست آورده است به او داده شود؛ نقطه مقابل ظلم است كه آنچه را كه فرد استحقاق دارد ، به او ندهند و از او بگيرند، و نقطه مقابل تبعيض است كه دو فرد كه در شرايط مساوى قرار دارند، يك موهبتى را از يكى دريغ بدارند و از ديگرى دريغ ندارند[4].

عدالت، گمشده آدمي در تمامي قرون و اعصار است و رسالت همة انبيا و اوليا و گل واژه اي است كه در عصر دود و باروت، هنوز هم هر شنونده اي را مسحور و هر بيننده اي را مبهوت مي كند[5]

عدالت به این معنی اصلی مسلم و مورد قبول همه صاحبان فکر و اندیشه می باشد و بشر از دیر باز برای رسیدن به این خواسته طبیعی خود قوانین و مقررات را وضع  می کرده و از ظلم و ستم به عنوان نقطه مقابل عدالت یاد می کرده است.

می توان به جرأت گفت که سرچشمه همه خونریزی ها ، جنایتها وجنگهای خانمان سوز، ظلم و ناعدالتی و ستم انسانها است.

اسلام در حالی پا به عرصه وجود آدمی گذاشت که ، بشر از طرفی سخت محتاج قانونی جامع در مورد عدالت بود و از طرف دیگر محتاج مجری عادل برای اجرایی نمودن این قانون جامع بود. قرآن به عنوان آخرین کتاب تشریع بشر از طرفی بر اجرایی شدن این خواسته فطری انسان  تاکید نموده:

وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ[6] و چون ميان مردم حكم كنيد به عدالت داورى كنيد.

إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسان‏[7]همانا خدا (خلق) را فرمان به عدل و احسان داد.و حتی در مورد دشمن ، رعایت عدالت را مقدم بر بغض و کینه ها می داند .يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ [8]

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، (در هر كار فردى و اجتماعى) قيام‏كننده استوار و دائم براى خدا و گواهان به عدل و قسط باشيد و هرگز دشمنى با گروهى شما را بر آن ندارد كه عدالت نكنيد عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است، و تقوا پيشه كنيد كه همانا خداوند به آنچه مى‏ كنيد آگاه است.

واز طرف دیگر قوانین و مجریانی را بر اجرای این عدالت منصوب می کند:لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط[9](و چگونه از انفاق شانه خالى مى‏كنيد؟) با اينكه ما رسولان خود را همراه با معجزات روشن گسيل داشتيم، و با ايشان كتاب و ميزان نازل كرديم تا مردم را به عدالت خوى دهند. پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم) به عنوان خاتم رسل شخصا مجری عدالت شد و بشری که در دره  أَسْفَلَ سافِلين  بود به قله اعلا علیّین رهنمود شد.

اما بعد از رحلت آن مجری عدالت محور، مسلمین به مسیری قدم نهادند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نهی فرموده بود و از همراهی امام عادل باز ماندند و اول ظلم را به خود و امام عدل نمودند امام حسین  (علیه السلام) در این مورد می فرمایند :وَ تَعَدَّتْ بَنُو أُمَيَّةَ عَلَيْنَا[10]

پیدایش اختلافات و ثروت اندوزی، جنگهای نابسامان خلفا و تبعیض های مجریان عدالت و ....باعث شد امت پیامبر نه تنها در تحقق عدالت و پیشرفت باز بماند بلکه بالاترین نوع ظلم را در مورد ذوی القربای پیامبرو مجریان حقیقی عدالت روا داشتند. نظیر ظلمی که به حسین بن علی (علیه السلام) در کربلا نمودند تاریخ شاهدی ندارد.

اما سوال این است که چرا حسین بن علی (علیه السلام) به مسلخ رفت ؟حسین بن علی (علیه السلام) به مسلخ رفت تا دیگر برای همیشه عدالت خواهی به مسلخ نرود  امام حسین علیه السلام  همچون جد و پدر و برادرشان علیهم السلام تفکر عدالتخواهی داشتند.

فرق است بين عادل و عدالتخواه، همان طورى كه فرق است بين آزاد و آزادي خواه؛ يكى آزاد است يعنى خودش شخصاً مرد آزادى است و يكى آزادي خواه است يعنى طرفدار آزادى اجتماع است و آزادى ، هدف و ايده اجتماعى اوست.. همين طور است عدالت: يكى شخصاً آدم عادلى است و يكى عدالت خواه است، عدالت ،  فكر اجتماعى آنهاست[11]

تفکر حسین بن علی (علیه السلام) در برابر حکومت ظلم این چنین است.

امّا بعد، فقد علمتم انّ رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) قد قال في حياته:«من رأى سلطانا جائرا مستحلًّا لحرم اللَّه، ناكثا لعهد اللَّه، مخالفا لسنّة رسول اللَّه، يعمل في عباد اللَّه بالإثم و العدوان، ثم لم يغيّر بقول و لا فعل، كان حقيقا على اللَّه ان يدخله مدخله».[12]

شما مى‏ دانيد كه پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله ) گفته است:«هر كس پادشاه ستمگرى را بنگرد، كه حرام خدا را حلال كرده، دين خدا را فرو افكنده، با سنّت پيامبر خدا مخالفت مى‏كند، و در ميان مردمان با گناهكارى و ستم حكم مى ‏راند، سپس با سخنرانى و اقدام براو نشورد، سزاوار است كه خداوند آن كس را نيز به سرانجام (خوارى و عذاب) آن پادشاه دچار سازد.

و علت قیام خود را این گونه بیان می کند:أَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي ص أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي[13]

و شعار جهانی خود را اینگونه زمزمه می کند:وَ إِنِّي لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا َّ بَرَما [14]

حسین بن علی (علیه السلام) با قیام خود نگذاشت که عدالت به تاریخ بپیوندد و پیامها و الگوهایی برای جویندگان این امر مهم ارائه نمود. وجود انقلاب ها بویژه انقلاب جمهوری اسلامی ایران که همه از قیام سالار شهیدان الهام گرفته است شاهد خوبی بر مدعی است.  ‏

اما چه کسی قرار است این عدالت و پیشرفت را بطور کامل و جامع به مرحله عمل در آورد و برای همیشه عدالت را از غربت به در آورد ؟

پس فطرت بشری خواهان آن می باشد و برای آن روز لحظه شماری می کند روزی که فرا خواهد رسید. در دین مقدس اسلام این موجد عدل الهی حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که بارزترين صفات نيکويش «عدالت» است، لذا به «عدل» ملقب گرديده، چنان‏که در دعايي که از خود آن حضرت براي شب‏هاي ماه رمضان روايت شده (معروف به دعاي افتتاح) آمده است:اَللَّهُمَّ وَصَلِّ عَلي وَلِيِّ أَمْرِکَ القائِمِ المُؤَمَّلِ وَالعَدْلِ المُنْتَظَرِ[15] پروردگارا و درود بفرست بر وليّ امرت که قيام کننده است و اميد مردم و عدل منتظر است».

پيامبر (صلّي اللّهُ‏ عليه‏ و آله‏ و سلّم) درباره اوضاع زمين پس از ظهور حضرت ولي عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روايت مشهوري مي‏ فرمايد:

«فَيَمْلَأُ اْلأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»[16]

 پس زمين را از عدل و داد لبريز مي‏کند، پس از آن که از ستم و بيداد لبريز شده است.

پيامبر (صلّي اللّهُ‏ عليه‏ و آله‏ و سلّم ) در مورد فراگیری عدالت حضرت می فرمایند: «يَسَعُهُمْ عَدْلُهُ»؛ «عدالتش فراگير شود».[17]

امام رضا (علیه السلام) می فرمایند :فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وَضَعَ مِيزَانَ الْعَدْلِ بَيْنَ النَّاسِ فَلَا يَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَدا [18]

به هنگام ظهورش جهان با نور پروردگارش مي‌درخشد. او ميزان را به عدل در ميان مردم قرار مي‌دهد. ديگر کسي در حق کسي ستم نمي‌کند.

و کم‏تر حديثي درباره آن حضرت آمده که عدلش در آن يادآوري نشده باشد.

در حديثي ديگر آمده است‌: و يُسو‌ي بينَ الناس حَتَّى لَا تَرَى مُحْتَاجاً إِلَى الزَّكَاة [19]

مهدي، ميان مردم، در تقسيم اموال، به مساوات رفتار مي‌کند، به طوري که ديگر نيازمند و محتاجي يافت نمي‌شود.

نتیجه:

 از آنچه گفته شد به این نتیجه می رسیم که: عدالت خواسته طبیعی و فطری انسانها است و در پی قانونی جامع و کامل به همراه مجریی عادل هستند آنچه حسین بن علی علیه السلام دیروز در کربلا آهنگ برآورد در فردای انتظار، مهدی زهرا (علیهما السلام) جامه عمل بر قامت آن فرهنگ بلند عاشورایی خواهد پوشاند.پس ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مکمل و محقق کننده فرهنگ حسینی (علیه السلام) است و بشر لحظه شماری می کند تا آن عدل مجسم را ببیند و در دوران ظهور آن سفر کرده دلها ، نفس بکشد و نفسی نو به جان خسته خود ببخشد.

پی نوشت ها:

[1].قرشى  ، سيد على اكبر ، قاموس قرآن، ج‏4، ص: 301 

[2].راغب اصفهانى ، حسين بن محمد ، المفردات في غريب القرآن، ص: 551

[3].اخوان كاظمي ، بهرام ، مجله انتظار ، شماره 13 ،  ص 131

[4].مطهری ، مرتضی ، مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏18، ص: 155

[5].پور سید آقایی ، سید مسعود ، مجله انتظار ، شماره 13 ، ص 5

[6].نساء 58 

[7].نحل 90

[8].مائده 8

[9].حدید 25

[10].مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏ ، بحارالأنوار جلد، 44 ، ص: 383

[11].مطهرى ، مرتضی ، مجموعه‏آثار، ج‏25، ص: 225

[12].مفيد، محمد بن محمد ، الأمالي ، ص: 122

[13].مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏ ، بحار الأنوار ، ج‏44، ص: 329

[14].ابن طاووس، على بن موسى ، اللهوف على قتلى الطفوف  ، ص: 79

[15].طوسى، محمد بن الحسن‏ ، تهذيب الأحكام ، ج‏3، ص: 110

[16].ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم‏ ، الغيبة ، ص: 61

[17].طوسى، محمد بن الحسن‏ ، الغيبة ، ص: 179

[18].شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏ ، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج‏5، ص: 347

[19].مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏ ، بحار الأنوار ،  ج‏52، ص: 390

نگارنده: محمد شریعتی