logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
مقام موحد

شايد گام اول توحيد، اين باشد كه انسان با توحيدِ به خويش برسد، ظاهر و باطنش را يكى كند. واقعيت موجود خويش را با حقيقت متعالى انسان، يگانه كند.

حرف‏‌هاى زيبا تأثيرى ندارد وقتى ما حتى با خويش، يگانه نيستيم و خويشتن را از ياد برده‏ ايم.

ما از خويش بيگانه ايم و در وطن غريبيم؛ «أتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسكم؟»؛ آيا امر مى ‏كنيد مردم را به خوبى ولى خودتان را فراموش مى ‏كنيد؟

معلم موحّد را لازم نيست كه بخشنامه ‏ها و مدير مدرسه و ... كنترل كنند،

بلكه او يك سره، خدا را ناظربرخويش می ‏داند:«ان اللَّه بما تعملون بصير»؛

خداوند به آنچه انجام می دهيد، بيناست؛«ان ربك لبالمرصاد»،به درستى كه خداوند تو را می ‏پايد

بنابراين،معلم موحد، براى كنترل اعمالش، به نيروى خارجى نياز نيست؛ زيرا به تقوا رسيده است و خودنگهدار است. ساختن جامعه توحيدى، ممكن نيست مگر اين كه افراد آن جامعه، موحد باشند و به توحيد رسيده باشند.

توحيد واقعى زمانى است كه كارهاى ما محركى جز اللَّه نداشته باشد.

بايد از خويش پرسيد، به راستى محرك ما براى تمام كارهايمان، خداست؟ عامل‏ هاى شرك،  مشوق كارهاى ما نبوده ‏اند و نيستند؟

و عوامل شرك عبارتند از:

- هوس‏‌هاى خودمان (نفس)

- حرف‏‌ها و هوس‏‌هاى مردم (خَلق)

- جلوه‏‌هاى دنيا (دنيا)

- وسوسه‏‌هاى دشمن و طاغوت‏‌ها و شيطان (شيطان)

منابع:

کتاب تربیت کودک، صفحه ۱۵.