مقدمه:
هر مکتبی چه الهی و چه غیر الهی برای خود آرمان شهری تعریف میکند که تمام آمال و آرزوهای آن مکتب، در آن متجلی میشود و هواداران و مریدان بر اساس چارچوب آن آرمان شهر، تربیت میشوند تا در جهت تحقق آن، به جد قیام کنند. آرمان شهر اسلام در عصر ظهور است که با تأسیس تمدنی اصیل و با رفع نیازهای فردی و اجتماعی انسان، زمینه رشد و شکوفایی استعدادهای آدمی و در یک کلمه شکوفایی فطرت آدمی را در جهت درک مراتبی از عبودیت الهی، در راستای حیات طیبه پدید میآورد.
وظیفه ما در عصر غیبت
به هر حال امکان تأسیس آرمان شهر عصر ظهور برای ما وجود ندارد زیرا توان تأسیس آن در ما نیست؛ اما سؤالی مطرح میشود که وظیفه ما در عصر غیبت چیست؟
در جواب سؤال فوق باید گفت: اگر چه با توجه به امکانات موجود، قوانین تأسیس مدینه فاضله نهایی را نداریم اما میتوانیم زمینه ساز ظهور آن حاکم حکیم یعنی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را پدید آوریم.
اگر بخواهیم این وظیفه زمینه ساز را در یک شکل هندسی تعریف نماییم، میگوییم که ما در عصر غیبت، باید درجهت تأسیس جامعه منتظر که ماکت کوچک جامعه عصر ظهور است، قدم برداریم، زیرا با توان و استعداد ما هماهنگی دارد و میتوانیم از آن به « آرمان شهر واسطه» یاد کنیم، زیرا واسطه مناسبی جهت تعجیل در ظهور است. اینکه چرا به آن « آرمان شهر واسطه» میگوییم بخاطر این است که اولاً اسلام بیش از یک آرمان شهر ندارد و ثانیاً این جامعه، زمینه ظهور آرمان شهر حقیقی توسط امام موعود است. پس به واسطه آن میتوان بسیار امیدوار بود و منتظران نیز میتوانند با واسطه آن، در تأسیس جامعه آرمانی، نقش آفرین باشند.
انقلاب اسلامی ایران جهت تأسیس این جامعه ظهور کرد و این مطلبی است که بارها امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری بر آن تأکید کردند که انقلاب باید زمینه ظهور حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را مهیا نماید. یا در وقتی که مقام معظم رهبری فرایند انقلاب و مراحل تحقق اهداف آن را بیان میدارند که عبارتند از: انقلاب اسلامی- نظام اسلامی- دولت اسلامی- جامعه اسلامی-امت اسلامی، مراد از آن، همین مطلب است.
مرحله چهارم این اهداف (جامعه اسلام) را میتوان همان جامعه منتظر، معرفی کرد و این انقلاب شروعی است جهت متجلی شدن آن جامعه که ما به آن «جامعه آرمانی واسطه» میگوییم.
باید این جامعه تأسیس شود تا ظهور امام نزدیک شده و به تدریج با ظهور شرایط حتمی، چهره زیبای یوسف زهرا (علیه السلام) آشکار گردد و این وقتی است که در عصر غیبت، تمامی امکانات و استعدادها به سوی تأسیس جامعه منتظر در حرکت باشد تا منتظران بتوانند به فعالیتهای خود در همه عرصهها و نیز به ارتباطات خویش، جهت داده و خود و جامعه خویش را مدیریت نماید. لذا میتوان گفت که رویکرد انقلاب اسلامی به سوی مهدویت است که همان ریل انقلاب است و باید قطار جامعه با واگنهای اجتماعی، اقتصادی- سیاسی و غیره با کمک لوکوموتیو اسلام از روی آن عبور کند.
نتیجه:
تأسیس جامعه آرمانی واسطه در عصر غیبت، آثار و برکاتی دارد که تمامی عرصههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و نیز تمامی ارتباطات انسان را تحت پوشش قرار میدهد و این مطلب، زمینه مناسبی است که میتواند فرهنگ مهدویت را بر تمامی ابعاد زندگی انسان حاکم کند تا « زندگی مهدوی» هویت خود را آشکار نماید. این آثار با برکت عبارت است از چهار اثر مهم که میتواند تحت پوشش ولایت ولی خدا، ظهور نماید که عبارتند از: استقلال و شخصیت، حریت و آزادمنشی، تحلیل صحیح از زندگی و تعادل در عواطف که پرداختن تفصیلی به آنها فرصتی دیگر میطلبد.
پینوشت:
[1]. دوماهنامه امان شماره 46.
[2].انتشار یافته در سایت؛ http://amanmag.mahdaviat.ir/articles.
- ستاد اخلاق و تربیت مهدوی علی صدوقی.