logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
صبح هر جمعه آب و جارو كن

باز هم جشن نيمه ي شعبان
السلام عليك يا خورشيد
چله ي انتظار سر آمد
از سر خمره نور مي جوشيد
**
باز هم جشن نيمه ي شعبان
همه ي شهرمان چراغانيست
عطر عود و گلاب مي آيد
چقدر حيف شد كه آقا نيست
**
باز هم جشن نيمه ي شعبان
ما به دنيا عجيب دل بستيم
لااقل به بهانه ي اين جشن
دو سه روزي به يادتان هستيم
**
سامرايي؟ مدينه اي؟ نجفي؟
پسر فاطمه كجا هستي؟
همه از تو سراغ مي گيرند
نكند باز كربلا هستي؟
**
خوب شد، نيستي نمي بيني
كاسه هاي نداري ما را
فقر و فحشا، فساد، بيكاري
دختران فراري ما را
**
خوب شد، نيستي نمي بيني
كه حيا از نگاه دنيا رفت
رزق و روزي خانه ها كم شد
قيمت نفت هر چه بالا رفت
**
خوب شد،نيستي نمي بيني
رهبر ما شكسته تر شده است
أين عمار روي لب دارد
باز هم طلحه فتنه گر شده است
**
خوب شد، نيستي نمي بيني
زير اين دردها مچاله شديم
كارد ديگر به استخوان خورده
دست بر دامن سه ساله شديم
**
حق مان است اين همه محنت
يادمان رفت صاحبي داريم
يادمان رفت منتظر باشيم
بين مان يار غائبي داريم
**
دلتان را به درد آورديم
دلمان سوي دام شيطان رفت
خشك شد گندم مزارع ري
بركت از نان سفره هامان رفت
**
دل ما گير چشمهاي تو نيست
گرم بازي آب و نان شده است
همه خواب تو را كه مي بينند
خيمه ي سبزتان دكان شده است
**
عاشق حجت خدا هستي
ياعلي ترك معصيت اول
باقي دردها و مشگل ها
مي شود با نگاه آقا حل
**
به كلافي كه يوسفت ندهند
هر چه اندوختي بيا رو كن
عوض كوچه،خانه ي دل را
صبح هر جمعه آب و جارو كن
وحید قاسمی