logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
ابدال

مقدمه:

ابدال در نظر شيعه به صالحان و افراد شايسته‌اي گفته مي‌شود كه جزو اصحاب و ياوران امامان معصوم هستند و تعداد سي نفر از آن‌ها همواره ملازم و همراه امام زمان (علیه السلام) مي‌باشند و عده‌اي از آن‌ها كه گويا اهل شام هستند در زمان ظهور حضرت حجت(علیه السلام) با آن حضرت بيعت مي‌كنند.

اما ابدال در نظر اهل سنت از احاديث نبوي و علوي نشئت گرفته‌است هرچند فعاليت‌هاي تحريف آميز معاويه و ديگران آن‌ها را تا حد حجت الهي بالا برده‌است.

ما براي بررسي اين دو ديدگاه ابتدا به معناي لغوي و اصطلاحي ابدال پرداخته و سپس در روايت فريقين به جستجو خواهيم پرداخت.

ابدال در لغت و اصطلاح

ابدال از نگاه شيعه، رابطه ابدال و مهدويت

ابدال از نگاه اهل سنت

ابدال از منظر معنا شناختي

ابدال در لغت:

ابدال: جمع بدل(بفتح دال) يا بدل(بكسر باء وسكون دال) به معناي جانشينان است و نيز به معناي كريم و شريف[1] و در كتاب العين ابدال چنين معنا شده‌است:

« البدل خلف من الشيء و التبديل التغيير و استبدلت ثوباً مكان ثوب و اخاً مكان اخ و نحو ذلك المبادلة».[2]

بدل جانشين يك چيز و تبديل يعني تغيير و لباسي را به لباس ديگر تبديل كردم و همين طور برادر را به برادر ديگر تبديل كردم و مانند آن است به معناي تغيير المبادلة.

« البدل بفتحتين و البدل بالكسر و البدل كلها بمعنا و الجمع ابدال».[3]

ابدال در اصطلاح

در كتب لغت چندان بحثي از معناي لغوي ابدال نشده و آن را مفروغ عنه گرفته اند و بيشتر، همان معاني اصطلاحي ارائه شده‌است.

معاني اصطلاحي ذيل در كتب مختلف از ابدال ارائه شده‌است.

1. لسان العرب: « قوم من الصالحين بهم يقيم الله الارض. اربعون في الشام و ثلاثون في سائر البلاد. لا يموت منهم احد الا قام مكانه آخر، فلذلك سمّو ابدالاً».[4]

ابدال قومي از صالحان هستند كه خداوند به وسيله آن‌ها زمين را حفظ مي‌كند چهل نفر از آن‌ها در شام و سي نفر در ساير شهرها مي‌باشد يكي از آن‌ها نمي‌ميرد مگر آن كه ديگري به جاي او بر مي‌خيزد و بخاطر همين جانشيني، ابدال ناميده شدند.

2. مجمع البحرين: « قوم من الصالحين لاتخلوا الدنيا منهم، اذا مات واحد ابدل الله مكانه آخر».[5]

ابدال قومي از صالحان هستند كه دنيا از آن‌ها خالي نمي‌شود زماني كه يكي از آن‌ها بميرد خداوند ديگري را جانشين او مي‌كند.

3. العين: « قوم يقيم الله بهم الدين و ينزل الرزق».[6]

گروهي كه خداوند بوسيله آن‌ها دين را حفظ مي‌كند و روزي مي‌فرستد.

از تعاريف ارائه شده ، ويژگي‌هاي ذيل براي ابدال بدست مي‌آيد:

اولاً: آنان بندگان صالح خدا هستند.

ثانياً: هيچ گاه زمين از وجود آن‌ها خالي نيست.

ثالثاً: تعداد آن‌ها هفتاد نفر است.

نكته اي كه در اين تعاريف جلب توجه مي‌‍كند نزديكي بيش از حد اين تعاريف با تعريف شيعه از "حجت" است كه هيچ گاه زمين از وجود حجت خالي نيست.[7]

در بيان معصومين(علیهم السلام) هم عباراتي‌آمده كه به نحوي اوصاف و ويژگي‌هاي ابدال را براي ما متجلي تر مي‌كند و مي‌توان آن‌ها را در معناي اصطلاحي ابدال گنجاند.

عن موسي بن اسماعيل معنعنا عن علي بن ابي طالب(علیه السلام) قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): « من دعا للمؤمنين و المؤمنات في كل يوم خمساً و عشرين مرة نزع الله الغل من صدره و كتبه من الابدال. ان شاء الله».[8]

اگر كسي هر روز بيست و پنج بار براي مؤمنين و مؤمنات دعا كند خدا كينه را از دل او مي‌برد و او را جزء ابدال مي‌نويسد.

بحار الانوار: في خطبة المخزون لعلي(علیه السلام) : « اللهم فإنا التائبون الخاشعون الراكعون الساجدون فهم الابدال الذين وصفهم الله عزوجل {ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين} و المطهرون نظرا وهم من آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)».[9]

خدايا پس ما توبه كنندگان و خشوع كنندگان و ركوع كنندگان و سجده كنندگان هستيم. همان ابدالي كه خداوند آن‌ها را چنين توصيف كرده‌است. همانا خداوند توبه كنندگان و طهارت جويان را دوست دارد...

پس به موارد گفته شده قبلي اين ويژگي‌ها را هم بايد اضافه كرد كه ابدال مداومت در دعا براي مردم دارند و توبه و خشوع و ركوع و سجده و طهارت از ويژگي‌هاي دائمي آنان است.

ابدال از نگاه شيعه

در اين فصل مي‌توانيم ابدال را ذيل سه عنوان فرعي مطالعه كنيم:

الف. اصل وجود ابدال

ب. جايگاه ابدال

ج. رابطه ابدال و مهدويت

الف) اصل وجود ابدال :

روايت زير در صدد بيان اصل وجود ابدال و بيان مصاديق آن است.

عن خالد بن الهيثم قال: « قلت لابي الحسن الرضا(علیه السلام) ان الناس يزعمون ان في الارض ابدالاً فمن هولاء الابدال قال صدقوا الابدال الاوصياء جعلهم الله عزوجل في الارض بدل الانبياء اذا رفع الانبياء و ختمهم محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)».[10]

خالد ابن هيثم گويد: به امام رضا(علیه السلام) عرض كردم مردم فكر مي‌كنند زمين داراي ابدالي است. آنان چه كساني مي‌باشند؟ حضرت فرمود: راست مي‌گويند. ابدال، اوصياء مي‌باشند. خداوند ايشان را بدل از انبياء قرار داده‌است. هنگامي كه وفات مي‌يابند وايشان را به محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) خاتمه داد.

2. عن محمد بن سويد الاشعري قال: « دخلت انا و فطر بن خليفه علي جعفر بن محمد فقرب النيا تمرا فاكلنا و جعل يناول فطراً منه ثم قال له كيف الحديث الذي حدثتني عن ابي الطفيل رحمه الله في الابدال فقال فطر: سمعت اباالطفيل يقول سمعت علياً اميرالمؤمين(علیه السلام) يقول: الابدال من اهل الشام و النجباء من اهل الكوفه يجمعهم الله لشر يوم لعدونا فقال جعفرالصادق(علیه السلام) رحمكم الله، بنا يبدا البلاء ثم بكم و بنا يبدا الرخا ثم بكم رحم الله من حبّبنا الي الناس و لم يكرّهنا اليهم».[11]

محمد بن سويد الاشعري مي‌گويد: من و فطر بن خليفه بر امام صادق(علیه السلام) وارد شديم. امام مقداري خرما پيش ما نهاد و ما از آن خورديم و خود حضرت چند دانه اي به فطر داد. پس به او فرمود: حديثي كه از ابي الطفيل در باره ابدال براي من گفتي چگونه بود؟ فطر گفت: از ابي طفيل شنيدم كه مي‌گفت: از علي(علیه السلام) شنيدم كه فرمود: ابدال اولياء و بندگان بزرگ خدا از اهل شام و نجباء از اهل كوفه اند. خداوند همگي آن‌ها را در روزي كه بدترين روزگار براي دشمن ماست گردهم خواهد آورد. امام صادق(علیه السلام) فرمود: خدا شما را رحمت كند، بلا وگرفتاري از ما شروع مي‌شود و سپس به شما مي‌رسد و آسايش نيز از ما شروع مي‌شود و سپس به شما مي‌رسد. خدا رحمت كند كسي را كه ما را محبوب مردم سازد و ما را مبغوض آن‌ها نگرداند.

عن مقاتل عن اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب(علیه السلام) قال: « قال رسول الله (علیه السلام) يا علي عشر خصال قبل يوم القيامة الا تسألني عنها؟ قلت بلي يا رسول الله. قال اختلاف و قتل اهل الحرمين و الرايات السود وخروج السفياني و افتتاح الكوفه و خسف بالبيداء و رجل منا اهل البيت يبايع له بين زمزم و المقام يركب اليه عصائب اهل العراق و ابدال الشام ونجباء اهل مصر...».[12]

پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : ده خصوصيت قبل از قيامت است... مردي از ما اهل بيت كه بين زمزم و مقام با او عصائب اهل عراق و ابدال شام و نجباء مصر بيعت مي‌كنند...

علاوه بر رواياتي كه گذشت در دعاي ام داوود در نيمه رجب عبارت « اللهم صل علي الابدال و الاوتاد و السياح و العباد»[13] را شاهد هستيم. با توجه به اينكه اين دعا از معصوم(علیه السلام) رسيده‌است، مي‌تواند تاييدي بر اصل موضوع نزد شيعه باشد.

ب) جايگاه ابدال

در مراجعه به روايات براي هر خواننده‌اي معلوم مي‌شود كه ابدال از جايگاهي حساس و تعيين كننده در معارف معصومين برخوردار هستند.

روايات ذيل شاهد صدق اين مدعا است :

1. قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): « ان الله تبارك و تعالي اختار من كل شيء اربعة... و اختار من امة محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) اربعة اصناف العلماء و الزهاد و الابدال و الغزاه...».[14]

پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خداوند از هرچيز چهار تا انتخاب كرده‌است... و از امت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) چهار گروه علماء و زهاد و ابدال و جنگ جويان را انتخاب كرد...

2. قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) لعلي(علیه السلام)...: « و ان جامعتها في ليلة الجمعة بعد صلاة العشاء فانه يرجي ان يكون لكما ولد من الابدال ان شاء الله.[15] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: اگر در شب جمعه بعد از نماز عشاء مجامعت كني اميد است كه اگر فرزند بهم رسد از ابدال و رجال الهي باشد.

3. « تكون قبل المهدي فتنة تحصرالناس حصراً. فلا تسبوا اهل الشام بل ظلمتهم، فان الابدال منهم. و سيرسل الله سبباً من السماء فيفرقهم حتي لو قاتلهم الثعالب و غلبتهم. ثم يبعث الله المهدي في اثني عشر ألفا إن قلوا و خمسة عشر الفا ان كثروا. و علامتهم أنهم إذا هجموا صرخوا:" أمت أمت!" ثم يظهر فيرد الي المسلمين الفتهم و نعمتهم».[16]

قبل از ظهور مهدي(علیه السلام) فتنه‌اي به وجود مي‌آيد كه مردم را در سختي و تنگنا قرار مي‌دهد. پس شما اي مردم! تمام شاميان را نفرين نكنيد و فقط ظالمان آن‌ها را نفرين كنيد، چرا كه در ميان آن‌ها انسان‌هاي نيكو كار نيز هست. خداوند به وسيله‌اي از اسباب الهي، جماعت آن‌ها را متفرق مي‌سازد، به طوري كه اگر بخواهند با روباهان بجنگند، روباهان بر آن‌ها پيروز مي‌شوند. سپس خداوند مهدي(علیه السلام) را مبعوث مي‌كند كه دوازده تا پانزده هزار نفر سپاهي كه شعارشان "بميران بميران" است، آن‌ها را از اين سختي‌ها نجات مي‌دهند و انس، الفت و نعمت را به آن‌ها باز مي‌گرداند.

آنچنان بحث ابدال داراي اهميت است كه علماء رجال هم در كتب رجالي خود كوشيده‌اند معلوم كنند كه فلان رجل از ابدال بوده‌است:

1. درباره حجر بن عدي كندي (ره) هم رجال شيخ صدوق[17] و هم رجال علامه حلي[18] تعبير به    "كان من الابدال" را آورده‌اند.

2. رجال ابن داوود[19] و رجال علامه حلي[20] هر سه تعبير "كان من الابدال" را درباره زيد بن صوحان آورده‌اند.

3. در كتاب روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، بابي تحت عنوان (مجلس في ذكر مناقب اصحاب الائمه و فضائل الشيعه و الابدال)[21] آمده‌است كه در آن از رشيد هجري، ميثم تمار، اويس قرن و ديگران مطالبي مي‌خوانيم.

ج) ارتباط ابدال و مهدويت

در اين بخش، جايگاه ابدال در مقوله مهدويت باز خواني مي‌شود تا معلوم شود كه آنان در زمان غيبت و هم زمان ظهور و پس از تشكيل حكومت امام زمان(علیه السلام) چه نقشي به عهده دارند. با اين توضيح مي‌توان پذيرفت كه اين بحث ذيل سه عنوان فرعي مطرح شود.

1. ابدال در زمان غيبت

در احاديث رسيده از امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) ضرورت وجود كساني كه كارگزار حضرت ولي عصر(علیه السلام) در زمان غيبت باشند مورد تصريح قرار گرفته‌است: